کد مطلب:33506 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:135
[صفحه 79] راه اول آن بود كه اختیار را انكار كنند، چرا كه اختیار را همان آزادی اراده گرفته بودند و نبودن اراده ی آزاد را هم كه ثابت كرده بودند. راه دوم آن بود كه نفی علیت كنند و بگویند آزادی از علیت و لذا اراده ی آزاد وجود دارد و به این ترتیب اختیار را تامین نمایند. این گروه برای آنكه آزادی اراده را ثابت كنند به سخنان نامعقولی متوسل شدند و تاریخ بحث جبر و اختیار آكنده از تصدیقها یا انكارهای نامعقول یا بسیار تاریك و اندیشه سوز است.
اختیار به هیچ یك از این معانی نیست. بخصوص اختیار به معنای «آزادی اراده» هم نیست. «آزادی اراده» از افسانه های دیرپا در فلسفه و كلام است و بسیاری را به گمراهی افكنده است. بسیاری از متكلمان (در گذشته و امروز) به طور ناآگاهانه نزد خود اختیار را به معنای آزادی اراده تعریف می كردند و سپس از جای دیگر تصدیق می كردند كه اراده ی آزاد وجود ندارد (چون فی المثل، اراده معلول است و تابع علت خویش است و آزادی ندارد). و آنگاه دچار مشكل می شدند. و بعد برای حل مشكل یكی از این دو راه را در پیش می گرفتند:
صفحه 79.